مقدار تخم مرغی که اضافه میکند باید به اندازه باشد ( نه زیاد شل و نه زیاد سفت ) ؛ همینکه با قاشق بتوانید راحت از مایه بردارید یعنی مقدار تخم مرغ کافی میباشد ، در صورت لزوم میتوانید تخم مرغ بیشتری مصرف کنید.
کوکو با گوشت کوبیدهابگوشت
گوشت کوبیده ۵ قاشق غذاخوری . تخم مرغ ۲ عدد
سیر رنده شده ۱ قاشق غذاخوری . نمک و فلفل به مقدار لازم
طرز تهیه : از باقی مانده گوشت کوبیده ای که از ابگوشت مانده است میتوانید کوکو ساده و خوشمزه ای تهیه کنید ، گوشت کوبیده را با تخم مرغ ها ، سیر رنده شده و نمک و فلفل مخلوط کنید.
درون تابه ای روغن بریزید ، پس از داغ شدن روغن ۱ قاشق غذاخوری از مایه کوکو بردارید و درون تابه بریزید و به همین صورت تمام تابه را از تکه های کوکو پر کنید و با حرارت ملایم بگذارید سرخ شود.
مقدار تخم مرغی که اضافه میکند باید به اندازه باشد ( نه زیاد شل و نه زیاد سفت ) ؛ همینکه با قاشق بتوانید راحت از مایه بردارید یعنی مقدار تخم مرغ کافی میباشد ، در صورت لزوم میتوانید تخم مرغ بیشتری مصرف کنید.
پس از اماده شدن کوکوها را در نان قرار دهید و همراه با پیازچه ، سبزیجات ، گوجه و سس دلخواه سرو نمائید.
حدود ۳ قاشق غذاخوری نعناع را با مقداری روغن تفت دهید سپس نعناع داغ را به ابگوشت اضافه کنید و مخلوط نمایید ، نمک و فلفل آبگوشت را نیز اندازه کنید ، آب ابگوشت را از مایه آن جدا کنید ، مایه آبگوشت را بکوبید و بهمراه اب آبگوشت و مقداری نعناع داغ و کشک سرو کنید ( آب آبگوشت و کوبیده را در ظرف های جدا سرو کنید ).
بادمجان ۲ عدد . پیاز ۱ عدد . کشک غلیظ ۱ لیوان . نعناع خشک ، نمک و فلفل مقدار لازم
طرز تهیه : نخود و لوبیا را از شب قبل خیس دهید و تا روز بعد چند بار اب ان را تعویض کنید.
گوشت ، نخود و لوبیای خیس خورده ، سیر و پیاز خرد شده را بهمراه چند لیوان آب داخل قابلمه بریزید و روی حرارت متوسط قرار دهید تا مواد پخته شوند ( در مدت زمان پخت نمک اضافه نکنید ).
بادمجان ها را خرد کنید و با مقداری آب بپزید و له کنید و پس از اینکه آبگوشت پخت بادمجان ها را اضافه نمایید و در آخر نیز کشک را بریزید و خوب مخلوط کنید ، ۱۰ دقیقه صبر کنید تا آبگوشت جا بیفتد.
حدود ۳ قاشق غذاخوری نعناع را با مقداری روغن تفت دهید سپس نعناع داغ را به ابگوشت اضافه کنید و مخلوط نمایید ، نمک و فلفل آبگوشت را نیز اندازه کنید ، آب ابگوشت را از مایه آن جدا کنید ، مایه آبگوشت را بکوبید و بهمراه اب آبگوشت و مقداری نعناع داغ و کشک سرو کنید ( آب آبگوشت و کوبیده را در ظرف های جدا سرو کنید ).
نکته ها : این آبگوشت بسیار مقوی و خوشمزه است و اغلب در فصل سرد سال سرو میشود ، در صورت تمایل میتوانید ۱ عدد سیب زمینی در زمان پخت به این آبگوشت اضافه کنید همچنین میتوانید بادمجان ها را سرخ کنید و پس از کوبیدن اضافه نمایید.
نکته : توجه کنید که ادویه ها را الان اضافه نمی کنیم . چون اضافه کردن ادویه در ابتدای کار موجب پایین آوردن کیفیت کوکوی شما خواهد شد.
سپس مواد کوکو را در دمای محیط به مدت یک تا یک و نیم ساعت استراحت دهید تا مواد به خورد هم رود . این کار همچنین موجب پوک تر شدن کوکو هنگام سرخ کردن می شود .
طرز تهیه کوکو عدس :
ابتدا عدس ها را شسته و به مدت یک ساعت خیس نمایید . سپس آن ها را با مقداری آب بپزید .
وقتی عدس پخت آن را در آبکش ریخته و اجازه دهید تا آب عدس جدا و سرد شود. سپس آن را چرخ کنید.
بعد دو قاشق آرد را به عدس اضافه کرده و مخلوط کنید .
بعد دو قاشق ماست …
دو عدد تخم مرغ …
و نمک ریخته و مخلوط می کنیم …
نکته : توجه کنید که ادویه ها را الان اضافه نمی کنیم . چون اضافه کردن ادویه در ابتدای کار موجب پایین آوردن کیفیت کوکوی شما خواهد شد. سپس مواد کوکو را در دمای محیط به مدت یک تا یک و نیم ساعت استراحت دهید تا مواد به خورد هم رود . این کار همچنین موجب پوک تر شدن کوکو هنگام سرخ کردن می شود .
در نهایت پس از استراحت دادن مواد کوکو ، ادویه را اضافه کرده و مخلوط کنید .
مقداری روغن در تابه ریخته و اجازه دهید داغ شود. حرارت را روی متوسط گذاشته و به اندازه یک قاشق از مواد کوکو برداشته و در روغن بریزید .
وقتی یک طرف کوکو سرخ شد ، آن ها را برگردانده تا طرف دیگر آن ها هم سرخ شود .
آبگوشت کشک و بادمجان,ابگوشت,آبگوشت کشک و بادمجان لرستان,آبگوشت لری,ابگوشت کشک,آموزش آشپزی,آبگوشت دوگوله دودار,دستور تهیه ابگوشت کشک,آنچه از آبگوشت نمیدانید!,ابگوشت کشک لرستان,ابگوشت محلی,اصول تغذیه
آنچه از آبگوشت نمیدانید! ابگوشت کشک
در قدیم پلو یا چلو را در مجمعههای بزرگی میکشیدند، که به آنها «قاپ» یا «قاب» میگفتند و چند نفر با دست از یک قاپ مشترک، غذا میخوردند. ممکن بود که چند آدم بزرگ و پرخور با پیری یا کودکی نحیف و کمغذا در قاپی همسفره و همغذا شوند. این بود که تقسیم غذا عادلانه نبود و یکی به اصطلاح، قاپ دیگری را میدزدید و غذای بیشتری میخورد. این بود که ایده «قاپ شخصی» به میان آمد که برای هر کس قاپ کوچکی غذا بکشند و آن را در پیش وی بگذارند. این بود که این «پیشقاپ» را «بُشقاب» نامیدند. یک قاپ بزرگ پر از غذا سر سفره میآمد و چند قاپ کوچک خالی (بُش به ترکی: خالی) گِرد آن میچیدند و برای هر بشقاب، جدا غذا میکشیدند. اما آبگوشت چه برای یک تن پخته شود، چه هزار تن، محتوای هر دیزی جدا، درون خود آن میپزد و گوشت و نخود و آب، برای هر دیزی به پیمانه برابر ریخته میشود و تبعیضی در میان نیست. مانند پلو همه را در یک دیگ نمیپزند و پس از پخت، غذا را نمیکشند، بلکه اول سهم خام هر دیزی کشیده میشود و پس از تقسیم، پخت آغاز میگردد.
اما پختن و خوردن آبگوشت کار سادهای نیست. شاید همگان به پختن آن کاری نداشته باشند اما همه از خوردن آن لذت میبرند. اما اگر یک خارجی از راه برسد و یک دیزی سنگی داغ با سنگک و ریحان جلویش بگذارید، شاید لذتی از لذیذی آن نبرد. چراکه خوردن آبگوشت آموزش میخواهد. با قاشق از دهانه تنگ دیزی چیز زیادی بیرون نمیآید، مگر اینکه دیزی را کج کنید و برای کج کردن هم، دست خواهدسوخت، مگر آنکه با تکه نانی گوشه ظرف را بگیرید و در این کار حتی دستمال کاغذی هم، کمک تکه نان را نخواهد کرد. البته بعضی از دیزیهای سفالی دو دسته کوچک در دو طرف دارند که در این موقع به دستگیری خورنده میآیند.
برای خوردن آبگوشت باید به خانه، چایخانه، قهوهخانه یا دیزیسرایی رفت. آن هم فقط سر ظهر، نه قبل و نه بعد از آن. از قدیم دکانهایی هستند که به طور تخصصی هر کدام یک خوراک بیشتر نمیپزند؛ حلیمی، کبابی، چلویی، جگرکی، کلهپزی و بریانی. اما باز هیچ یک از این خوراکهای اصیل و محبوب ایرانی، جز چلوکبابها، در منوی رستورانهای ایران جایی ندارند! و به همین خاطر است که در کتابچههای راهنمای ایرانگردی برای خارجیان هم فقط فرق پلو و چلو و شرح انواع کبابها آمده است. هر جای دیگر جهان که بود، این تنوع خوراکی را جاذبهای سیاحتی میکردند و دستکم در منوهای وطنی جایی به آن میدادند.
آبگوشت به هزار و یک دلیل از خوراکهای کهن ایرانیان است. یکی از این دلایل، شیوه کوچی و عشایری زندگی نیاکان ایران، برپایه فرهنگ دامپروری است. ایرانیان حتی هنگامی که شهرهای کهنی همچون همدان و شوش و پارسه را ساخته بودند، به معنی واقعی یکجانشین نشده بودند و باز شاهان و درباریان، همانند مردمان در راه این شهرها ییلاق و قشلاق میکردند. این جابهجایی فصلی، حتی تا چند دهه پیش، میان قشلاق تهران و ییلاق شمیران هم، برای بعضی خانوادههای متمول، متداول بود. پس گمان نکنید که زندگی کوچی با پایتخت ۲۰۰ساله اخیر ایران نسبتی ندارد.
آبگوشت، محصول زندگی یکجانشینی است و کباب، خوراک زندگی کوچنشینی و کوچندگان تنها هنگامی که به مقصد نهایی میرسیدند، فرصت و شرایط بارگذاشتن آبگوشت را مییافتند. اگر به مستندهای این نیم قرن که از زندگی عشایر ایران ساخته شده، نگاهی بیندازید، گلههای چندهزار سَری را میبینید که هر یک از بزها، گوسفندان، گاوان و اسبان برای صاحبانشان مهم و محترماند و جان دامداران به جان دام بسته است و بسیار کم پیش میآید که دام را سرببرند و جز از شیر و فرآوردههای شیری آنها، تغذیه نمیکردهاند. اما در راه ناهموار و پرخطر کوچ هر روزه چند سَر از این دامهای سلامت و پروار، ناکار و تلف میشدهاند و عشایر پیش از آنکه دام، جان بدهد، آنها را سر میبریدند و کباب شام را به راه میکردند. کوچ، زمانبندی داشت و میبایست که به موقع به مقصد میرسیدند وگرنه هزار و یک ضرر و خطر طبیعی، در راه بود. پس فرصت بارگذاشتن آبگوشت تا رسیدن به مقصد، در سفر دست نمیداد. آبگوشت ظهر فردا را، از شب قبل باید بارگذاشت و پیشتر مقدمات و مخلفات آن را مهیاکرد که این همه، جز در یکجانشینی ممکن نبوده و نیست.
دیگر اینکه بساط کباب را به سادگی با سیخی چوبی نیز در بیابان میتوان به راه کرد اما آبگوشت جز در ظرف پخته نمیشود. ساکنان فلات ایران هزاران سال پیش، نخستین ابزار و ظرفها را از چوب و سنگ ساختند. اما ظرف چوبی روی آتش کارکردی نداشت و تنها ظرفهای سنگی به کار میآمدند. پس از آن بود که توانایی ساخت سفال حاصل شد و انواع و اقسام ظرفها شکل گرفت. هزارهها ظرفهای سفالین به کار میرفتند، تا انسان ایرانی به راز سنگهای معدنی و آبکردن و ریختهگری فلزات پی برد و از آن ابزار و ظرف ساخت و ظروف فلزی را به میان آورد. جالب است که آبگوشت، هنوز که هنوز است در سه ظرف سنگی، سفالی و فلزی، طبخ و میل میشود. انواع دیزی سنگی و سفالی و رویی (رویی به معنای رویین یعنی ساخته شده از فلز روی که به زبان عامیانه به آن روحی هم میگویند) هنوز به شیوه هزارههای دور، در ایران ساخته و به کاربرده میشود و این سه نوع دیزی، یادگاری است از سه عصر سنگ و سفال و فلز در باستانشناسی.
در قدیم پلو یا چلو را در مجمعههای بزرگی میکشیدند، که به آنها «قاپ» یا «قاب» میگفتند و چند نفر با دست از یک قاپ مشترک، غذا میخوردند. ممکن بود که چند آدم بزرگ و پرخور با پیری یا کودکی نحیف و کمغذا در قاپی همسفره و همغذا شوند. این بود که تقسیم غذا عادلانه نبود و یکی به اصطلاح، قاپ دیگری را میدزدید و غذای بیشتری میخورد. این بود که ایده «قاپ شخصی» به میان آمد که برای هر کس قاپ کوچکی غذا بکشند و آن را در پیش وی بگذارند. این بود که این «پیشقاپ» را «بُشقاب» نامیدند. یک قاپ بزرگ پر از غذا سر سفره میآمد و چند قاپ کوچک خالی (بُش به ترکی: خالی) گِرد آن میچیدند و برای هر بشقاب، جدا غذا میکشیدند. اما آبگوشت چه برای یک تن پخته شود، چه هزار تن، محتوای هر دیزی جدا، درون خود آن میپزد و گوشت و نخود و آب، برای هر دیزی به پیمانه برابر ریخته میشود و تبعیضی در میان نیست. مانند پلو همه را در یک دیگ نمیپزند و پس از پخت، غذا را نمیکشند، بلکه اول سهم خام هر دیزی کشیده میشود و پس از تقسیم، پخت آغاز میگردد.
اما پختن و خوردن آبگوشت کار سادهای نیست. شاید همگان به پختن آن کاری نداشته باشند اما همه از خوردن آن لذت میبرند. اما اگر یک خارجی از راه برسد و یک دیزی سنگی داغ با سنگک و ریحان جلویش بگذارید، شاید لذتی از لذیذی آن نبرد. چراکه خوردن آبگوشت آموزش میخواهد. با قاشق از دهانه تنگ دیزی چیز زیادی بیرون نمیآید، مگر اینکه دیزی را کج کنید و برای کج کردن هم، دست خواهدسوخت، مگر آنکه با تکه نانی گوشه ظرف را بگیرید و در این کار حتی دستمال کاغذی هم، کمک تکه نان را نخواهد کرد. البته بعضی از دیزیهای سفالی دو دسته کوچک در دو طرف دارند که در این موقع به دستگیری خورنده میآیند.
آبگوشت دو بخش دارد، بخش « تَر» که به آن «ترید» میگوییم و بخش «خشک» که «کوبیده» میخوانیم. همان آب و گوشت که روی هم آبگوشت را پدید آوردهاند. تقریبا با هم پخته میشوند اما جدا خورده میشوند. اما عملآوردن این دو بخش به عهده آشپز نیست و شاید تنها خوراکی باشد که خورنده نیز در کار طبخ شریک است. اگر این دو بخش را جدا نکنید، تبدیل به سوپی نه چندان دلچسب خواهد شد و اگر هر یک از این دو بخش را خوب به عمل نیاورید، یعنی مثلا کوبیده را آبدار بردارید، لطفی نخواهد داشت. خلاصه آنکه آبگوشتخوردن کار هر کسی نیست و اگر برای نخستین بار کسی سر سفره آبگوشت بنشیند، بیراهنما به راحتی از ماجرا سر در نخواهدآورد.
گوجهفرنگی و سیبزمینی دو جزء لاینفک آبگوشتهای امروزیاند و برای ایرانیان شاید تصور آبگوشت بیسیبزمینی و گوجهفرنگی ممکن نباشد. اما شاید ندانید که این دو محصول فرنگی تا صد سال پیش از این، در ایران ناشناخته بودهاند. اما آبگوشت پیش از واردات این دو نیز، با گوشت و آب و نخود، آبگوشت بوده. ایرانی همانطوری این دو محصول فرنگی را در دیزی کرد و به آن دو رنگ ایرانی بخشید که جانشینان یونانی اسکندر و مغولان وارث چنگیز را به ایرانیانی اصیل و ایراندوست تبدیل کرد.
با وجود این همه کتاب آشپزی و مردمشناسی تا به امروز به آبگوشت اینگونه نگاه نکرده بودیم. چراکه ما گاهی از کنار میراثمان سهلانگارانه به سادگی گذشتهایم و ظرائف و لطایف فرهنگی نهفته در آنها را ندیدهایم. آبگوشت، عصاره فرهنگ ایرانی است و هزارهها تاریخ و نکته در آن خفته است و همه قوت آن به ارزش غذاییاش نیست و اگر دقیق به آن بنگریم جان فرهنگ نیاکانمان را در پیالهای از آن خواهیم دید. پس لقمهای از آن را هم نباید هدر داد.
گوشت و پیاز را با هم تفت دهید، سپس به همراه کمی زردچوبه بگذارید تا کمی بپزد. بعد از نیم پز شدن گوشت گوجه های رنده شده و نمک و فلفل و ادویه و رب رو به همراه بامیه ها به گوشت اضافه نمایید و صبر کنید تا کاملا بپزد .
مواد لازم:
گوشت گوسفند
۴۰۰ گرم
پیاز خرد شده
۲ عدد متوسط
بامیه
۴۰۰ گرم
گوجه رنده شده
۳ عدد
نمک/فلفل/ادویه/زردچوبه
به میزان لازم
رب گوجه
۲ قاشق غذا خوری
طرز تهیه:
گوشت و پیاز را با هم تفت دهید، سپس به همراه کمی زردچوبه بگذارید تا کمی بپزد. بعد از نیم پز شدن گوشت گوجه های رنده شده و نمک و فلفل و ادویه و رب رو به همراه بامیه ها به گوشت اضافه نمایید و صبر کنید تا کاملا بپزد .
نکته ها:
۱ .آبگوشت بامیه باید آنقدر بپزد تا آب خود را از دست ندهد و آبدار باشد تا بتوان به صورت آبگوشت معمولی سرو کرد.
۲ . این غذا با مزه تند آماده می شود ولی شما بسته با ذائقه خود میزان فلفل آن را می توانید تنظیم نمایید.